روشهای موفقیت

 

خود را تغییر دهید تا دنیای شما تغییر آند

گول ظاهر کار را خوردن و مایوس شدن ،کار سختی نیست. باید در این راه با قصد و هدف تغییر، گام

برداریم.تغییر دادن این دنیای ویران شده، به نظر کار خطرناک وترس انگیزی است. چطور می تواند یک فرد کوچک،

صلح را در دنیای بزرگی این چنین که پر شده از نفرت برقرارکند؟ احتمالاً برای این کار تغییر دیدگاه ها و امیال درونی

خیلی بیشتر از قدرت مورد نیاز است. اگر بپذیریم که نفرت مسئله ای مطلق نیست و از شرایط محیطی

سرچشمه می گیرد و در خیلی از موقعیت ها می توان از آن جلوگیری کرد، و اینکه قاتلان و جنایتکاران اینطور به دنیا

نمی آیند، بلکه اینطور پرورش می یابند، ایجاد صلح و دادن تغییرات جلوه ای دیگر پیدا می کند. نه تنها امید بیشتری می

آورد، بلکه به نظر دست یافتنی تر خواهد شد.

برای تغییر دادن این دنیا نیازی نیست که نقش سیاستمداران و دیپلمات ها را بازی کنیم، فقط کافی است انسانهای با

هدفی باشیم که می خواهند بین همه انسان ها پل محبت بسازند. با هدف و اراده ای درونی به اینکه باید تغییری

انجام شود، افراد تاثیر گذار از خانه های خودمان بیرون می آیند، کسی از همسایه هایمان یا همکاران می توانند باشند.

من کاملاً معتقدم که تغییرات بیرونی از تغییر اهداف درونی ما سرچشمه می گیرد. همانطور که صورت هایمان می تواند

بازتابی برای امیال درونیمان باشد، طرز فکرمان هم می تواند همه افکارمان را تحت تاثیر قرار دهد. موهاتما گاندی در

جایی می گوید: "شما باید منشا آن تغییری باشید که دوست دارید در دنیا ببینید."

تغییر دادن لزوماً انجام دوباره کارهای افراد و متغیرهای قبلی که قبل از ما بوده اند و قدم گذاشتن جای قدم های آن ها

نیست. برای هر تغییر جدید نیاز به فکر جدید و تازه ای است که قبلاً استفاده نشده باشد. فقط تغییر دادن مهم نیست،

انجام کاری متفاوت هم بسیار مهم است. کوفی عنان رئیس سازمان ملل گفته است: "اگر کاری قبلاً انجام نشده

است، دلیل نمی شود که نمی توان آن را انجام داد؛ فقط به این معنی است که شما می توانید اولین نفر برای انجام آن

باشید."

می خواهم تشویقتان کنم: هدف و اراده ای درونی در خود ایجاد کنید تا بتوانید دست به تغییر بزنید. راهی را انتخاب

کنید که افراد کمتری از آن عبور کرده اند و ناشناخته تر است.

طرز فکر ما روی تک تک افکارمان تاثیر می گذارد. طرز فکر شما روی چه پایه ای بنا شده است؟ آیا دیگران را می

بخشید و می توانید آنها را دوست داشته باشید؟ آیا تا به حال پیش آمده است که خود را دوست داشته یا ببخشید؟

اولین تغییر باید در تغییر نحوه نگرش شما به خودتان و دنیای اطرافتان باشد.

نیم نگاهی به زندگیتان بیندازید. آن را چگونه توصیف خواهید کرد؟ شاد؟ پر اشتیاق؟ پر هیجان؟ پر استرس؟ رو به

پیشرفت یا رو به تنزل؟ برای خیلی ها همه این حالات در یک زمان وجود دارد. خیلی چیزها هست که آرزویش را در سر

می پرورانیم. خیلی چیزها هست که دوست داریم فراموششان کنیم. در انجیل آمده است که مسیح می آید تا همه

چیز را دوباره از نو بسازد. اگر می توانستید زندگیتان را از نو آغاز کنید، آنوقت چگونه آن را می ساختید؟

با امید زندگی کنید

اگر به دنبال آرامشید، راهی برای توازن زندگیتان وجود دارد. هیچ کس نمی تواند کامل باشد یا زندگی ایده آلی داشته

باشد. اما همه ما شانس این را داریم که با ایجاد یک رابطه خصوصی، توفیق خداوندی را تجربه کنیم.

شما می توانید همین الان با ایمانتان خداوند را از طریق نمازهایتان به دست آورید. دعا خواندن، صحبت کردن با خداوند

است. هر چند که خداوند می داند که در قلب شما چیست و کاری با حرف هایتان ندارد. این یک دعای پیشنهادی

است:

"خدایا، من می خواهم تو را به خوبی بشناسم. از تو به خاطر نعمتهای بیشمارت متشکرم. من دریچه زندگیم را به روی

تو باز نگه می دارم و از تو می خواهم مثل نجات دهنده ای به آن وارد شوی. اداره زندگی مرا در دست بگیر. از تو برای

بخشیدن گناهانم و دادن زندگی جاوید به من سپاسگذارم."

آیا این دعا امیال قلبیتان را بروز می دهد؟ می توانید همین الان این دعا را بخوانید و خداوند همانطور که وعده داده است

هدایتتان خواهد نمود

آیا این همان زندگی است که می خواستید؟ اگر از خدا خواستید که به زندگیتان وارد شود، گاهی از او به خاطر این

موهبت و وجودش در زندگیتان تشکر کنید. او هیچگاه شما را ترک نمی کند و شما زندگی جاوید خواهید داشت. هر

چقدر که بیشتر از روابطتان با خداوند آگاهی بیابید و هر چقدر او بیشتر دوستتان می دارد، از زندگی بهترین استفاده

ممکن را خواهید برد.

احساسات خود را آنترل آنید

این بار میخواهیم درسی از کتاب تلنگرهای زندگی را برای شما بازگو کنیم . ماجرای جالبی است . در رستوران محل

بودیم که ناگهان یکی از مشتری ها خونسردی خود را از دست داد و کلماتی را بر زبان آورد که نباید میگفت.

جریان از این قرار بود:

مشتری: من این صورتحساب لعنتی رو پرداخت نمیکنم.

متصدی: عذر می خوام، اما تمام افراد ملزم به پرداخت

صورتحسابشون هستند.

مشتری: شنیدی چی گفتم احمق، من پرداخت نمیکنم،

شما دارید پول زیادی از مردم میگیرید.

متصدی: اگر اشتباهی در جمع هزینه ها صورت گرفته باشه ما با کمال میل اونو رفع میکنیم. اجازه بدید من فیش

شما رو ببینم.

مشتری: مرتیکه لعنتی شما دارین دزدی میکنین، من دیگه پامو اینجا نمی زارم.

حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟ بعد از اینکه ضربه محکمی به دهان او وارد شد و تمام ظرف ها را شست و همه جا

را طی کشید، کارکنان قهوه خانه او را مثل زباله به بیرون پرت کردند. چه کار بی نظیری. آن آدم آم عقل مسبب

وقوع همه این اتفاقات دلخراش بود. دفعه بعد یاد میگیرد که بهتر است مثل یک فرد متشخص رفتار کند.

در کار مساله شخصی وجود ندارد

به طور حتم یکی از مهمترین مواردی که در زندگی وجود دارد کنترل احساس است. عده بسیار زیادی از مردم نمی

توانند بر احساست خود غلبه کنند و به همین دلیل تمام فرصت های زندگی خود را از دست میدهند. این امر نقش

بسیار مهمی را در زندگی شغلی شما ایفا میکند، زیرا بدون داشتن کنترل نفس تمام کارها بر هم می ریزد و به دیگران

نشان می دهید که هیچ گونه کنترلی بر روی رفتار خود ندارید پس هنگامیکه شما نمیتوانید نفس خود را کنترل کنید،

چگونه میتوانید کارکنان یک شرکت را اداره کنید و یک تجارت بزرگ راه بیاندازید؟

اگر بر احساسات خود تسلط نداشته باشید هیچ گاه نمی توانید بر دیگران تسلط داشته باشید و آنها را مدیریت کنید.

کسب و کار در روابط با مردم معنی پیدا میکند و اگر نتوانید بر احساسات خود غلبه کنید نه تنها موفق نمی شوید بلکه

این امر باعث افت شما نیز می شود.

عده ای از افراد آرامش و خونسردی خود را به راحتی و بر سر مسایل جزئی از دست می دهند و فقط می خواهند به

شخص مقابل حمله ور شوند و تا می توانند او را کتک بزنند. اما توصیه ما به این دسته از افراد این است که از خواب

غفلت بیدار شوند و واقعیات زندگی را آنچنان که هست ببینند.

مقایسه عقل و احساس

رفتار انسانها بر پایه دو اصل استوار است: عقلانی و عاطفی. برای اکثر مردم بخش عاطفی غالب است. آنها تنها

عواطف را به عنوان حکمران اعمال خود می شناسند. این رفتار تنها به دو دلیل از انسان سر میزند: یکی اینکه آنقدر

تنبل هستند که توان فکر کردن در مورد مسایل مختلف را ندارند، یا اینکه اصلا مغزی وجود ندارد که بتوانند به وسیله آن

فکر کنند. عده بسیار کمی هم بر اساس عقل و منطق زندگی می کنند و همین تعداد کم هستند که جهان را اداره می

کنند . آنها جزیی ترین مسایل را محاسبه می کنند و به احساسات خود اجازه نمی دهند که مانند سدی بر سر راه

انجام کارهایشان قرار گیرند.

اولین راه مبارزه با معضل عواطف، کنترل خشم و جلوگیری از عصبانیت است. بعضی از افراد مثل دوستان، همکاران و

حتی خبرنگاران برای رسیدن به اهداف خود شیوه خاصی دارند. آنها در ابتدا سعی می کنند شما را خشمگین کنند تا

تعادل روحی خود را از دست داده و از دایره عقل و منطق خارج شوید. هنگامیکه خونسردی و آرامش از دست برود، دیگر

امکان فکر کردن وجود ندارد ،بنابراین آنها می توانند به آسانی به اهداف شوم خود دست پیدا کنند. اگر شخصی که در

ابتدا داستان او را برای شما تعریف کردیم بعد از اینکه متوجه وجود اشکال در صورتحساب می شد به متصدی مراجعه

می کرد و خواستار رفع نقص می شد، از وقوع تمام اتفاقات ناخوشایند جلوگیری می کرد. ولی در عوض آن مرد بدترین

راه یعنی از دست دادن آرامش و خونسردی را انتخاب کرد و به همین دلیل چند دندان خود را از دست داد.

احساسات خود را آنترل آنید

در اینجا هدف دست کشیدن کامل از احساسات نیست بلکه باید به دیگران اثبات کنید که توانایی غلبه بر عواطف خود را

در شرایط مختلف دارید .احساسات به طرق مختلف از قبیل : تن صدا، ایما و اشاره، ژست و ادا و اطوار منتقل میشوند .

پس برای کنترل احساسات باید به طور آگاهانه بر روی تمام موارد، از صحبت کردن گرفته تا حرکات بدن تسلط کامل

داشته باشید.

کنترل گفتار

کنترل گفته هایی که از دهان شما خارج میشود بسیار آسان است. فقط کافی است در جواب سخنان توهین آمیز و

ناخوشایند دهان خود را باز نکنید تا هیچ کلمه تحقیرآمیزی از آن خارج نشود.

در این حالت ممکن است مورد توهین قرار گیرید، اما همیشه به خاطر داشته باشید که تنها در حیطه کاری و به خاطر

شغل شماست و به شخصیت درونی شما مربوط نمی شود. با چنین دیدی از زندگی هیچ کس هرگز نمی تواند شما را

آزرده خاطر سازد. اگر کسی صدایش را برای شما بلند کرد و بحث و جدل راه انداخت، شما نباید واکنش مشابه در

مقابل او انجام دهید. کاری کنید که او به اعتماد به نفس شما پی برد و از فریاد زدن به شدت پرهیز کنید. با این کار

اثبات میکنید که فرد خونسردی هستید و با اقتدار کامل میتوانید کار خود را دنبال کنید.

تن صدای خود را بلند نکنید و از استدلال های منطقی بهره بگیرید. به خاطر هر مساله جزیی عصبانی نشوید. تنها چند

استدلال منطقی می تواند همه چیز را به حالت عادی بازگرداند، البته شاید کمی وقتگیر باشد، اما موفقیت نهایی از آن

شماست.

هیچ گاه پاسخ طعن آمیز و نیشدار به گفته های شخص مقابل ندهید. این امر تعجب افراد را بر می انگیزد، زیرا آنها

میخواهند به درون شما نفوذ کنند، اما شما به آنها این اجازه را نمی دهید. با این کار او عصبانی میشود و به شکل یک

آدم احمق و نامعقول در می آید.

واکنش اعضای بدن خود را کنترل کنید

کنترل کردن عکس العمل های مختلف بدن کار آسانی نیست. همه ما هنگام عصبانیت واکنش های مخصوص به خود

داریم که دیگران را متوجه احساسات ما می کند و نهایتا آنها را به سمت افکار درونی ما رهنمون میسازد. باید تمرین

کنید که در هر وضعیت عاطفی که به سر میبرید شرایط نرمال خود را حفظ کنید. با شنیدن خبر خوب یا بد تغییری در

وضعیت ظاهری خود ایجاد نکنید تا شخص مقابل از احساس واقعی شما با خبر نشود. حرکات چشم و دهان خود را

کنترل کنید، به طور طبیعی تنفس کنید و دستها و پاهای خود را بیش از اندازه تکان ندهید. برای مثال اگر بعد از شنیدن

خبری با پای خود مکررا ضربه های آهسته به زمین وارد کنید، این کار گویای این مطلب است که خبر مورد نظر باعث

ایجاد عصبانیت در شما شده است، و شما میخواهید از این طریق خشم خود را تخلیه کنید. شخص مقابل به سرعت

متوجه موضوع شده و می تواند برای شما عواقب خطرناکی را در بر داشته باشد.روح شما مانند یک زره جنگی است،

هربار که عصبانی شوید باعث ایجاد سوراخ کوچکی در آن می شوید. با زیاد شدن این سوراخها دشمنان به راحتی می

توانند به شما حمله ور شوند و سر شما را از بدن جدا کنند. پس سعی کنید هیچ گاه عصبانی نشوید: و خونسردی

خود را در تمام زمینه ها حفظ کنید. قضاوت دیگران در مورد شما اهمیت چندانی ندارد، چون در مورد شخصیت شغلیتان

قضاوت می کنند و خود واقعی شما را نمی شناسند، پس به راحتی خشمگین نشوید تا بتوانید در شغل خود به

موفقیت دست پیدا کنید.

Billetdoux - Part 9

 

 ۹ نکته رومانتیک آسان

 

 

همه میتوانند انجام دهند بسیاری از افراد بطور خدادادی دارای استعداد برای انجام رفتارهای رمانتیک می باشند . حتی بی احساس ترین انسانها نیز می توانند میز شام رمانتیکی را تدارک دیده، بدون دلیلی خاص گل به خانه آورده و یا به یکباره شروع به تحسین و تمجید از همسرشان بنمایند. در زیر پیشنهادات ساده ای ارائه شده اند آه براحتی و بدون زحمت بسیار می توانید همسر خود را تحت تاثیر قرار دهید. برای اینکار آماده شوید.

  

 

 

 لیستی از مناسبتهای گوناگون از قبیل تاریخ اولین روزی آه همدیگر را ملاقات آردید، سالروز ازدواج و تاریخ تولد، را تهیه نمایید . در این روزها آمی آب و رنگ به زندگی خود دهید. غذایی مخصوص درست نمایید ( و یا سر راه از بیرون تهیه آنید ). برای او آارت تبریک خریده و یا نامه ای آوتاه برایش بنویسید تا بفهمد آه فراموشش نکرده اید.

 

هنگامی آه سر میز شام می نشینید، بسلامتی هم ، بنوشید. حتما نباید مشروبات الکلی باشد، یک لیوان آب خنک یا چای نیز همان آار را انجام می دهد. جمله ای عاشقانه به او گفته و به سلامتی آن بنوشید.

 

 

از قدرت نوازش استفاده آرده تا خاطره ای ماندگار را برای او در طول روز باقی بگذارید . چنین چیزی نیست آه بگوییم ، برای بوسیدن هنگام خداحافظی و رفتن از خانه و نیز زم ان برگشتن، وقت نداریم . همچنین در آغوش آشیدن یکدیگر بعد از یک روز پردغدغه عملی در خور تقدیر است.

 

 

همیشه عکس بگیرید . دوربین خود را فقط برای روزهای تعطیل و مناسبت های خاص مورد استفاده قرار ندهید . آلبوم عکسی از زندگی روزمر ه خود ایجاد نمایید . هر دوی شما بعدها گرمی لحظات با هم بودن را هنگامی آه به آن تصاویر نگاه میکنید، تحسین خواهید آرد.

 

 

هر روز چیزی را برای او آنار بگذارید . یک مقاله شنیدنی از روزنامه، لینکی در یک سایت و یا داستانی آه در محل آارتان شنیده اید. او از اینکه در طول مدت روز به فکرش بوده اید از شما قدردانی خواهد آرد.

 

 

هر روز آاری فکورانه برای وی انجام دهید . از درست آردن یک استکان قهوه گرفته تا چسباندن یک یادداشت عاشقانه به آیف او و یا قرار دادن شک لات مورد علاقه اش در آنار بالش ، پیش از وقت خواب . هر فردی عاشق برخورد با چیزهای غافل گیرانه رومانتیک می باشد.

 

 

 

بگذارید شما را در بهترین حالت ببیند . این اشتباه است آه فقط هنگام ملاقات با غریبه ها آرا سته و مرتب باشیم. اغلب زنان دوست دارند همسرشان را تمیز، مرتب و در شیک ترین لباسها ببینید.

 

 

 

 با او صادقانه در مورد احساسات خود صحبت آنید .اگر دچار استرس یا ناملایمات زندگی می باشید، آنها را با او مطرح آنید. همسرتان صداقت شما را تحصین نموده و وقتی با ناراحتی وارد منزل می شوید، آن را یک مسئله شخصی تلقی نخواهد نمود.

 

 

 در آنار هم نشسته و اتقافاتی را آه در طی روز برایتان رخ داده، بازگو نمایید . گذراندن وقت جدا از هم ، باعث میگردد آه بیشتر یکدیگر را تحسین نمایید.

٥ نکته پیرامون مد و بهبود وضعیت ظاهری

٥ نکته پیرامون مد و بهبود وضعیت ظاهری

امروزه مد و مدگرایی بخش وسیعی از زندگی روزمره انسانها را به خود اختصاص داده است. نه تنها خانمها به

زیبایی ظاهر و آراستگی خود اهمیت میدهند، بلکه آقایان نیز به این نتیجه رسیده اند که پیروی از مد روز می تواند

نقش بسیار مهمی را در زندگی فردی، اجتماعی و حتی شغلی آنها ایفا کند.

البته هنوز هم عده معدودی مخالف این روند هستنند .آنها بر این باورند که تنها سیرت و باطن افراد مهم است نه

ظاهر آنها . اما همه ما می دانیم که مردم به افرادی که خوش لباس هستند با یک دید دیگر نگاه میکنند . با ای ن وجود

ما خود منکر اهمیت شخصیت و هویت افراد نیستیم ، اما قبول کنید که هیچ کس در برخورد اول و با اولین نگاه نمیتواند

پی به خصوصیات اخلاقی شما ببرد و برای مثال بگوید : "آه ، خدای من شما واقعا آدم شوخ طبعی هستید ." پس اولین

ویژگی که در یک برخورد بیش از سایر مسایل توجه دیگران را به خود جلب میکند وضعیت ظاهری شماست.

در جهان امروزی برای اینکه همیشه یک گام از سایرین جلوتر باشید می بایست به وضع ظاهری خود بیش از پیش

اهمیت بدهید و در این راه ک لیه حواس خود را به کار گیرید . این امر ممکن است در نگاه اول برای شما (به ویژه آقایان )

کمی هولناک جلوه کند، اما بهتر است ترس را کنار بگذارید. ما اینجا هستیم تا شما را راهنمایی کنیم:

١- طبق توصیه کارشناسان عمل کنید

تعداد بسیار زیادی از آقایان طرز پوشش کاملا تحمیلی دارند، به این معنا که لباسهایی را بر تن میکنند که در ابتدا

مادرانشان برای آنها انتخاب میکردند سپس نامزدها و در آخر هم همسرانشان . از سوی دیگر مردان به ظاهر مقتدری

هم وجود دارند که ترجیح میدهند هیچ سبک خاصی در پوشش خود نداشته باشند ، تنها به این دلیل ک ه نمیخواهند از

یک شیوه تحمیلی در لباس پوشیدن پیروی کنند.

اگر تا کنون امکان استفاده از یک سبک دلخواه در طرز لباس پوشیدن خود را نداشته اید ، بهتر است از امروز نصایح

کارشناسان را در زندگی خود به کار گیرید . به جای اینکه سر مقاله های ورزشی را بخوانید یا به دنبال عکس کودک

هفته در مجله خانواده باشید ،

با خواندن چند مقاله متوجه نکاتی میشوید که همیشه باید رعایت شوند . مثلا: هیچ گاه جورابهای روشن را با کفشهای

تیره نپوشید، سعی کنید همیشه کفش خود را با کمربندتان جور کنید، و از پوشیدن لباسهای خیلی تنگ به شدت

پرهیز کنید.

هنگامیکه در حال ورق زدن مجله ها هستید به تبلیغاتی که همیشه به سادگی از آنها میگذشتید توجه کنید . بهترین

ایده در پیدا کردن الگوهای مناسب پوششی در همین تبلیغات نهفته است.

٢- چگونه الگوها را انتخاب کنیم؟

مد تنها سبک پوشش شما نیست بلکه شما باید به روز باشید و اطلاع کاملی از اینک ه در حال حاضر چه نوع پوششی

دارای امتیاز بیشتری است داشته باشید . باید بدانید چه نوع لباسی جدید است و کدامیک قدیمی . چه نوع لباسی

جاذبه شما را بیشتر کرده و باعث میشود در نظر خانمها تیپ مردانه تری داشته باشید . تمام کلیشه ها را فراموش کنید

و فقط سعی کنید که در نظر دیگران زیبا به نظر برسید.

حال آقایان ، به ویژه آنهایی که بیشتر وقت خود را صرف کسب و کار میکنند ، چگونه میتوانند خود را با الگوهایی که با

سرعت نور در حال تغییر و تحول هستند وفق دهند؟ پاسخ این سوال نیز چندان دور از دسترس نیست.

برای شروع میتوانید طرز پوشش ه نرمندان مختلف از جمله خوانندگان و هنرپیشه های معروف سینما و تلویزیون را در

راس کار خود قرار دهید . بر روی لباس پوشیدن آنها دقیق شوید و ببینید در همایش های رسمی از جمله جشنواره های

فیلم و موسیقی چه لباسهایی بر تن میکنند.

تمام مجلات مربوط به مد را ورق بزنید، فیلمهای روز بازار را نگاه کنید، همیشه ویترین مغازه ها را زیر نظر داشته باشید،

آنگاه میتوانید در طرز پوشش با هنرپیشه های بزرگ رقابت کنید.

یک سری از لباسها هستند که به شما توصیه میکنیم هیچگاه آنها را دور نریزید : تی-شرت ها و پیراهن های طرح دار،

پیراهن با دکمه سرآستین و جلیقه های موتور سواری . ما این امید را به شما میدهیم که روزی لباسهای موردعلاقه

جارختی شما باز خواهند گشت و تا زمانیکه مد هستند شما میتوانید از پوشیدن آنها لذت ببرید.

٤- تناسب اندام خود را حفظ کنید

روی مد بود ن تنها ارتباط با نوع پوشش شما ندارد ، بلکه درصد بسیار زیادی از آن را تناسب اعضای مختلف بدن تشکیل

میدهد. برای امتحان لباسهای همشکل را بر تن دو فرد مختلف میکنیم . اولی شخصی دارای تناسب اندام است و

دیگری یک فرد پرخور، دارای شکم برجسته، شانه های منحنی و قفسه سین ه فرو رفته است . بدون توجه به نوع لباس

اولین نفر زیباتر به نظر میرسد.

حفظ تناسب اندام آنقدرها هم که فکر میکنید کار مشکلی نیست ، فقط کافی است پرخوری نکنید و در طول هفته

حداقل سه بار به مدت یک ساعت و نیم به باشگاه ورزشی بروید . این امر نه تنها باعث میشود تا شما از سلامت کامل

برخوردار شوید ، بلکه سبب میگردد خود واقعی تان باشید تا احساس بهتری نسبت به بدن خود داشته باشید؛ در

نتیجه اعتماد بنفس شما افزایش پیدا خواهد کرد . با داشتن اعتماد به نفس نگرشتان به زندگی دگرگون خواهد شد و

سعی میکنید همیشه زیبا به نظر برسید . به خاطر داشته باشید که قسمت وسیعی از مد از نگرش شما نسبت به

زندگی نشات میگیرد.

٥- خود واقعی تان باشید

مهمترین اصل در این مبحث حفظ شخصیت واقعی فرد است . اگر لباسی بر تن یک مدل زیبا به نظر برسد ، الزا ما به این

معنا نیست که بر تن شما نیز همان اثر را خواهد داشت . اگر در آن احساس راحتی نمیکنید و از پوشیدن آن احساس

خوبی به شما دست نمیدهد، هیچ اجباری نیست، با کمال آرامش آنها را از تن دربیاورید.

آنقدر سبک های مختلف وجود دارد که شما به راحتی میتوانید مدل دلخو اه خود را از میان آنها انتخاب کنید . حتی اگر

هیچ یک از آن مدل ها با احساسات شما هماهنگی نداشت هیچ جای نگرانی نیست، لباسی را بپوشید که در آن

احساس راحتی میکنید و برازنده شماست، زیرا هیچ اجباری در کار نیست.

مدل دلخواهتان را آنطور که می پسندید درست کنید

آخرین نکته پیرامون بحث این است که شما باید به لباس های خود عشق بورزید و انتخاب لباس برای شما یک

سرگرمی باشد نه یک کار طاقت فرسا و مشکل، از انجام آن لذت ببرید ، زیرا زیبایی تحمیلی نیست، یک فرآیند کاملا

طبیعی است که باید خود را با آن بیامیزید و جزیی از آن شوید تادر نظر همگان زیبا جلوه کنید.

ویژگیهای یک دوست خوب

ویژگیهای یک دوست خوب

دوستان خوب یک سری ویژگی دارند آه آنها را از دیگران متمایز می آند و سبب میگردد دوستان بیشتری در آنار

خود داشته باشند، بنابراین با تغییر رفتار خود به جرگه اینگونه افراد بپیوندید:

١- یک دوست خوب حرفهایی آه بصورت محرمانه به وی زده شده اس ت را نزد خود نگاه داشته و رازدار شما

میباشد.

٢- وقت شناس بوده و در قرار ملاقاتها و یا میهمانیها قابل اطمینان بوده و سر موقع حضور می یابد.

٣- یک دوست خوب به موقعیت، موفقیت ها و یا دوستان دختر و یا پسر جدید شما حسادت نمی ورزد.

٤- یک دوست خوب هنگامی آه دچار بیماری و آسالت میگردید ، با شما تماس گرفته و حالتان را جویا می شود و به

عیادت شما می آید.

٥- وی میداند آه چه زمانی صحبت و چه زمانی سکوت نموده و تنها گوش دهد.

٦- هنگامی آه حالتان مساعد نبوده و یا دل و دماغ آاری را ندارید و پکر میباشید، وی از رفتار شما دلخور نمیشود.

٧- اگر شما به فضای بیشتری نیاز داشته باشید و یا می خواهید تنها باشید، آنها این رفتار شما را طردشدگی تلقی

نکرده و از شما دلگیر نمیشوند.

٨- یک دوست خو ب حیوان خانگی شما، مادر زن بدخلق شما و آودآان پر جنب و جوش شما را به خا طر شما

تحمل خواهد آرد.

٩- وقتی نظر او را در مورد مسئله ای جویا شوید با جان و دل و صادقانه نظرات و عقاید خودش را در اختیارتان قرار می

دهد و حتی اگر به نصایحش نیز عمل نکنید، ناراحت نمیشود.

١٠ - وی با شما میخندد،گریه میکند و آارهای ماجراجویانه انجام میدهد، اما به دیگران چیزی در مورد آنها نمیگوید.

١١ - پیش از سر زدن به منزلتان، شما را مجبور نمیکند آه خانه را تمیز و مرتب آنید.

١٢ - وی اجازه نمی دهد آسی پشت سر شما و در غیاب شما در مورد شما بدگویی آند و به دفاع از شما خواهد

پرداخت.

١٣ - شما را به آارهای ماجراجویانه، رشد دهنده و پیشرفت در آار تشویق خواهد آرد.

١٤ - هنگامیکه خودروی شما دچار نقص فنی گردد شما را به مقصدتان خواهد رساند.

١٥ - روز تولدتان همیشه به یادش بوده و اگر برنامه خاصی برای آن روز تدارک ندیده باشید ، شما را به بیرون برده و

یا برایتان آیک سفارش میدهد.

١٦ - دوست خوب از شما انتظار ندارد آه اتوماتیک وار با عقاید وی در خصوص مسایلی همچون سیاست،مسایل

جنسی و مذهب موافق باشید و به عقاید شما حتی اگر برخلاف عقایدش باشد، احترام میگزارد.

١٧ - هیچگاه شما را نزد دیگران خرد و تحقیر نکرده بلکه همواره به شما احترام میگذارد و در حضور دیگران از شما تعریف

می آند.

اگر کسی را سراغ ندارید آه با شما اینگونه رفتار آند شاید یک دلیل آن این باشد آه شما نیز با آنان چنین رفتاری تا

بحال نداشته اید.

Billetdoux - Part 8

 

 

قاصدک

 

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
 خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
گرد بام و در من
 بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
 نه ز یاری نه ز یاری و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی باکس
 برو آنجا که تو را منتظرند

 


قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
 دست بردار ازین در وطن خویش غریب
 قاصد تجربه های همه تلخ
 با دلم می گوید
 که دروغی تو ، دروغ
 که فریبی تو. ، فریب
 قاصدک هان ، ولی ... آخر ... ای وای
 راستی ایا رفتی با باد ؟
با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای
راستی ایا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟

 

 

Billetdoux - Part 7

تو را دوست دارم

 

به خاطر آنکه دست فرو بردی

 

در ژرفای قلــــب من

 

که در زیر توده ای

 

از هزاران نادانی و سستی و ناتوانی پنهان بود

و در آن تاریکی

 

 

زیباترین گوهرهای هستی مرا یافتی

 

و به روشنی آوردی

 

زیرا هیچکس پیش از تو

 

چنین دور دست در من سفر نکرده بود

تا این زیبایی ها را ببیند

 

Billetdoux - Part 6

 

 

                                 تو را با تمام وجود تنها هدف زندگیم دانستم 

                               تمام افکار ، امید ، عشق و محبتم از آن تو شد

                                       صدایت قلبم را به تپش می اندازد

                            و صدای گامهایت خون را در رگهایم به جوش می آورد

                            آری دوستت دارم و این تنها چیزی است که می دانم

 

Billetdoux - Part 5

به خاطر تو می نویسم

به خاطر تو می خونم

به خاطر تو زنده ام

به خاطر خودت ، وجودت ، نگاهت ، غرورت

تویی که شدی همه چیزم ، همه زندگیم ، تمام عشقم ، امیدم ، آرزوم

دوستت دارم ، دوستت دارم ، دوستت دارم

بمان برای همیشه با من ...

Billetdoux - Part 4

 

نمی دانم که این عشق چگونه بر کویر خشک قلبم بارید که دل بی خبرم عاشق شد

 

و به عشقش می بالد . . .

 

نمی دانم می داند که با دیدنش می رود از تن و جانم خستگی . . .

 

نمی دانم تا کی عاشق می ماند . . .

 

نمی دانم می داند بدون او بی قرارم ، هیچم ، پیچم . . .

 

نمی دانم می داند در انتظار فردای با او بودنم . . .

 

نمی دانم چگونه سر کنم لحظات بی او بودن را . . .

 

نمی دانم می داند که هیچگاه عشق واقعی نمی میرد . . . 

 

نمی دانم می داند دوست ندارم در رویای کسی دیگر باشم . . . . !

Billetdoux - Part 3

 

وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوست داره. .وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی. وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه. وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته. وقتی چشمات تهی از تصویرم شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه. وقتی به انگشتات نگاه کردی به یاد بیار کسی رو که دستای ظریفش لای انگشتات گم میشد. وقتی شونه هات خسته شد به یاد بیار کسی رو که هق هق گریش اونها رو می لرزوند
-------------------------------------------
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: « ای خدای بزرگ دوستت دارم!» و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی ماند.

 

 


شاگردی از استادش پرسید: عشق چست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم . استاد گفت: عشق یعنی همین! شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟ استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم.